زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پارههای بدنت را جگـرم سوخت عـلی ناگهـان زانـویم افـتاد زمین چون دیـدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کـنـم عمّه نـبـیـند بـدن حـمزهایات مُثله دیدم بدنت را جگـرم سوخت علی باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است نیزه بینم کـفنت را جگرم سوخت علی یوسفم، کاش که میشد به میان حرمت ببرم پیـرهنت را جگـرم سـوخت عـلی آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی داغ پـرپـر شدنت جـای خود، امّا بـیـنم داغ بیسر شدنت را جگرم سوخت علی این همه ضربه میان بدنت گم شده است با که گویم محنت را جگرم سوخت علی از همان دور شنـیدم رجزت را پـسرم این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی نـعـره حـیــدری و نـالـه یـا زهــرایـت میشنیدم سخنت را جگرم سوخت علی نشد آخـر لب عـطـشـان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نـیـایـنـد جـوانـان حـرم یــاری مـن که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی |